روزانه ۸

نمی دونم چرا اینطوری شدم .! خدایا یه ذره به من آرامش و متانت عطا بفرما. حرفایی می زنم و رفتارایی می کنم که خودم بعدش خجالت می کشم . من هیچ وقت توی تمام این ۵-۶ سال این حسی رو که این روزها به سروش دارم نداشتم . نمی دونم چرا ازش طلبکارم و حس می کنم داره در حق من اجحاف می کنه . همه اون اصولی که در زندگی و روابط بهش اعتقاد داشتم و عمل می کردم دود شده رفته هوا . احساس من به سروش آسیب دیده . باید مداوا بشه .
نظرات 1 + ارسال نظر
هانیه سه‌شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 05:52 ق.ظ http://man-arash.blogfa.com

سلام لیلی جونم
چقدر شرایطت مثل منه حتی مدل اسم وبلاگت هم مثل وبلاگه منه
عزیزم از لطفت ممنونم
امروز ۲ روز مونده به عروسیت
تروخدا این روزهای قشنگ رو برای خودت تلخ نکن
من و آرش هم دقیقا ۲ روز مونده به عروسیمون یه هو قاطی کردیم من فقط گریه می کردم و می گفتم من نمی خوام باهات عروسی کنم برو برو
چون خاطره ی بد و خیلی کوتاهی بود تو وبلاگم چیزی راجع بهش ننوشتم. این روزها اینقدر ادم عصبیه که هر رفتاری می کنه
دادوبیداد من هم ۲ ساعت طول کشید اما بعدش همه چی تموم شد دوباره خوب و عاشق بودم
به احساسات این روزهات زیاد گیر نده . من بهش می گم افسردگی قبل از ازدواج . خیلی ها اینجوری میشن
به هیچی فکر نکن
فقط بدون که روز عروسی برای تو آفریده شده برای اینکه تو شاد بشی
فقط لذت ببر
کرکره ی فکرت رو این چند روز بکش پایین
بیا و بنویس
و بدون همه ی آدما روزهای قبل عروسیشون همین وضعیته
شک نداشته باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد