سروشم نیستش . ۵ روزه که رفته و ممکنه تا ۴-۵ روز دیگه هم برنگرده . ای دوری برای من مثبته . داشتم به خودم و اون خیلی آزار می رسوندم . یه وقتایی که متوجه زشتی های رفتارم که اوو رنجونده می شم با خودم می گم اگه این دفعه منو ببخشه و دوباره عاشقونه دوستم داشته باشه دیگه هرگز رفتارمو تکرار نمی کنم . تازگی ها فهمیدم که اون خیلی باشعورتر و فهمیده تر از منه . درک و شعورش اندازه یه مرد ۵۰ ساله است . شاید به خاطر همین من بعضی وقتا رفتارهایی در  نقش دختربچه دارم و به واکنش های پدرانه اون عادت کردم . این روزها یک چیز دیگه ای که فهمیدم اینه که اگرچه تا وقتی وجود داره شاید خیلی توی چشم نباشه ولی وقتی عشق کمرنگ بشه دیگه دست نیافتنی ترین چیزها هم شیرینی ندارن. فکر می کنم تا مرز از دست دادن عشق سروشم پیش رفتم اما به خودم اومدم . آدما شاید تحت خاصیت ارتجاعی بارها برنجن کمی دور بشن و باز برگردن ولی یه روزی ممکنه خاصیت الاستیک بشه پلاستیک وفاصله از دست رفته هیچ وقت جبران نشه .  

سروش بزرگترین نعمت زندگی منه . چرا این چند وقت اینقدر بی مهری کردم بهش ؟‌؟‌ 

خدایا من ناسپاسی هامو جبران می کنم .

نظرات 4 + ارسال نظر
فینگیل بانو چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:58 ق.ظ

لیلی جون منم دقیقا راجع به گل باقالی همین جوری فکر میکنم... و مثل تو فکر میکنم گاهی که من بچه بازی در میارم به خاطر اینه که مطمئنم اونم خوب بلده نقش یه پدر فهمیده و مهربون رو بازی کنه...
خوبه که آدم قدر جیزایی که داره رو بدونه

اسو دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:59 ق.ظ http://asoo-inocence.blogspot.com/

سلام حال چند روز پیش منم همین بود ولی یهو از فریادی که کشیدم یخ کردم و هنوز انتظار میکشم

الهام پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 07:37 ق.ظ http://www.2rane-eshgh.blogfa.com

وب زیبایی داری به منم سر بزن

ساره دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 05:37 ق.ظ http://sareheh.persianblog.ir

لیلی عزیز خیلی خوبه این فکرا... هر چی زودتر ما آدما تصمیم به اصلاح روابطمون بگیریم زندگیمون شیرینتر می شه... امیدوارم همه مون بتونیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد